کاهش تعرفه واردات شکر، موجب روان شدن سیل انبوه شکر خارجی به بازار داخلی و منجر به کاهش شدید تولید کارخانجات داخلی و متعاقبا کاهش شدید تولید چغندرقند شد. میزان تولید شکر در کشور طی سالهای 1370 تا 1387 بهطور متوسط سالانه یک میلیون تن بوده که با توجه به سرانه هر نفر معادل 30کیلوگرم، نیاز کشور حدود 1/2میلیون تن برآورد میشود. بنابراین مشخص است که نزدیک به 50درصد از نیاز کشور باید از طریق واردات تامین شود که این موضوع وابستگی بازار داخلی به واردات شکر را نشان میدهد.
در اوایل سال 1385 بهعلت افزایش قیمت جهانی شکر، دولت اقدام به کاهش تعرفه واردات شکر کرد اما این اقدام منجر به سیل شدید واردات شکر شد که عواقب وخیمی بر تولید داخلی نهاد. دولت در سال 85 حدود 2 میلیون و 700 هزار تن شکر وارد کرد که این میزان پنج برابر واردات شکر در سال 84 و دوازده برابر سال 83 بود. بهعلاوه، حذف عوارض گمرکی و برداشتن سقف واردات شکر قرار بود تنها 2 ماه باشد که بیش از یک سال طول کشید. به گفته فعالان بازار شکر و تولیدکنندگان، تقریبا میتوان گفت که صنعت شکر کشور در چند سال اخیر به مرز ورشکستگی رسید.
صنعت قند کشور از سال 1274 با احداث کارخانهای توسط یک شرکت بلژیکی در محل کهریزک تهران آغاز به کار کرد و هماکنون بالغ بر 113سال از عمر این صنعت در ایران سپری شده است. طی 2دهه 40 و 50 تعداد 26کارخانه، طی دهههای 60 و 70 تعداد 3کارخانه و طی دهه 80 تاکنون تعداد 5کارخانه جدید تولید شکر در کشور افتتاح شده است. هماکنون تعداد کارخانجات تولید شکر کشور 42کارخانه است.
کاهش چشمگیر تولید شکر
محصول شکر در دنیا از 2محصول مهم کشاورزی چغندر و نیشکر حاصل میشود. با توجه به وضعیت آب و هوایی کشورمان و اقلیم آن، عمده تولید شکر در ایران بهصورت شکر چغندری است بهطوری که طی سالهای 1370 تا 1387 بهطور متوسط حدود 70درصد شکر تولیدی از چغندر بوده است. تولید چغندرقندوشکر در کشور طی 2سال اخیر بهشدت کاهش یافته است. براساس آمار وزارت جهادکشاورزی و انجمن صنفی کارخانجات قندوشکر ایران، تولید چغندرقند در ایران طی 2سال اخیر 74درصد و تولید شکر 75درصد کمتر شده است.
وضعیت تولید چغندر
تولید چغندرقند در کشور همیشه دارای نوسان بوده و این موضوع در حقیقت ناشی از تغییرات در سطح زیرکشت است. اما آمارهای وزارت جهادکشاورزی بیانگر کاهش چشمگیر و بیسابقه تولید چغندرقند در کشور طی سالهای 86 و 87 است. علت این تغییر آن است که با کاهش سطح زیرکشت چغندرقند در سال 86 نسبت به سال 85، کشتهای دیگر همچون گندم و ذرت جایگزین این محصول شده است. علت کاهش سطح زیرکشت تولید چغندر در سال 85 نیز واردات بیش از حد شکر در این سال بود که منجر به مشکلات مالی کارخانههای تولید شکر در خرید چغندر از کشاورزان شد.
طی سالهای 86 و 87 تولید چغندرقند در کشور در مجموع 74درصد کاهش پیدا کرده است.
براساس آمار وزارت جهادکشاورزی، در حالی که در سال 85 میزان تولید چغندرقند در کشور 6/6میلیون تن بود، این رقم در سال 86 به 2/4میلیون تن و در سال 87 به 7/1میلیون تن کاهش پیدا کرد.
علت کاهش چشمگیر تولید چغندرقند در 2سال اخیر، واردات بیش از حد شکر در سال 85 است که موجب ورشکستگی بسیاری از کارخانههای تولید قندوشکر شده است. با کاهش سطح زیرکشت چغندرقند در سال 86 نسبت به سال 85، کشتهای دیگر از جمله ذرت و گندم جایگزین این محصول شد.
در نتیجه کاهش تولید چغندرقند، تولید شکر چغندری در سالهای 86 و 87 نسبت به سال 85 کاهش چشمگیری پیدا کرد. براساس آمار انجمن صنفی کارخانههای قندوشکر ایران، تولید شکر چغندری از 836هزار تن در سال 85 به 623هزار تن در سال 86 و 233هزار تن در سال 87 کاهش یافت. بدین ترتیب، طی 2سال تولید شکر چغندری در کشور 72درصد کمتر شده است.
از سوی دیگر، بهعلت پر شدن بازار داخلی از شکر خارجی، کارخانههای تولید شکر نیشکری نیز به مشکل برخوردند بهطوری که در سال 87 تولید شکر نیشکری به 80هزار تن رسید که نسبت به سال 86 بیش از 81درصد کمتر است. در سال 86، کارخانههای داخلی 428هزار تن شکر نیشکری تولید کرده بودند.
در مجموع، کل تولید شکر کشور (شکر نیشکری و چغندری) در سال 87 تقریبا به یک چهارم تولید سال 85 کاهش پیدا کرده است. در سال 85 مجموع شکر تولیدی کشور یک میلیون و 258هزار تن بود که در سال 87 به 313هزار تن کاهش یافت که نشانه کاهش 75درصدی است.
بهرهوری پایین
مقایسه میزان تولید چغندر در ایران با کشورهای رقیب، بیانگر بهرهوری پایین تولید آن در ایران است. مثلا در حالی که متوسط برداشت چغندر از یک هکتار زمین در ایران 26تن است، این رقم در ترکیه 39تن است. به عبارت دیگر چغندرکاران ترکیهای از یک هکتار زمین حدود 50درصد بیشتر از چغندرکاران ایرانی، برداشت میکنند. این نسبت برای چغندرکاران آمریکایی، هلندی، اسپانیایی، یونانی، فرانسوی و سوئیسی بیش از دو برابر است.
علل بهرهوری پایین تولید چغندرقند
تولید چغندرقند تحتتأثیر عوامل گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و مهمترین علل پایین بودن بازده تولید در ایران عبارتند از:
- کوچکی و تعدد قطعات و پراکندگی اراضی بهرهبرداران و در نتیجه عدمامکان بهرهگیری از فناوری نوین در مراحل مختلف تولید، عدمتهیه و تدارک و توزیع کافی و بهموقع و با کیفیت مناسب نهادههای کشاورزی بهویژه سموم علفکش و حشرهکشها و بیتوجهی به سرمایهگذاری لازم در امر افزایش تولید.
- کمبود منابع مالی و تسهیلات اعتباری برای تقویت بنیه مالی چغندرکاران، بیتوجهی لازم و کافی به آموزش و ترویج و توسعه فعالیتهای زراعی، بالا بودن قیمت برخی محصولات رقیب و گرایش کشاورزان به کشت محصولات سودآور و در نتیجه اختصاص اراضی با حاصلخیزی کمتر به کشت چغندرقند.
- طولانی بودن دوره رشد (7 تا 8 ماه) سختی کار و ضعف بنیه مالی زارعان چغندرکار، بیتوجهی کافی کارخانههای قند به بخش کشاورزی و سرمایهگذاری لازم در این بخش و کشت سنتی و پایین بودن دانش فنی زارعان و آموزش و ترویج ناکافی.